همه میگفتن : عشقت داره بهت خیانت میکنــــــــــــــــه !
گفتم : میدونــــــــــــــــم
گفتن : این یعنی دوست نــــــــــــــــداره !
گفتم: میدونــــــــــــــــم
گفتن : یه روز میزاره میره تنها میشــــــــــــــــی !
گفتم : میدونــــــــــــــــم
گفتن : پس چرا ولش نمیکنــــــــــــــــی ؟!
گفتم : این تنها چیزیه که نمیدونــــــــــــــــم ...! + تاريخ دو شنبه 3 / 1 / 1392برچسب:, | ساعت3:55 PM | نويسنده yasi joon
سخت ترین دیدار....
دیدار اونی که به جای همه عشقی که بهش دادی یه قلب زخمی برات یادگار بذاره و
تو نگاهش کنی و باز مثل روزه اول دلت بلرزه و حس کنی هنوزم دوستش داری .......
بخوای همه تنهایی رو که به امید برگشت دوبارش تحمل کردی تو گوشش فریاد کنی
اما حتی نتونی ........ به چشماش نگاه کنی که بفهمه با همه بدیهاش
هنوزم با همه قلبت دوستش داری اما
ببینی چشماش داد می زنه که دلش ماله یکی دیگس .... تمام روزهایی که تنها بودی
+ تاريخ پنج شنبه 1 / 1 / 1392برچسب:, | ساعت10:21 PM | نويسنده yasi joon
بهارثانیه ثانیه می آید… و اینجا کسی هست که به اندازه شکوفه های بهاری برایت آرزوهای خوب دارد سلام دوست جونای خودم ♥ هوراااااااااااااااااااااااااا دو ساعت بیشتر نمونده ♥ پیش پیش عیدتون مبارک ♥ امیدوارم به همه ی ارزوهاتون برسید♥ و امسال سال خیلی قشنگی براتون باشه♥ دوستتون دااااااااااااااااااااااااااااااااااارم♥ می بوسمتون ♥ راستی عیدی من یادت نره گلم بوس بوس♥ + تاريخ جمعه 30 / 12 / 1391برچسب:, | ساعت10:34 AM | نويسنده yasi joon
دلــم گرفــتـه از آدمــايــي كــه ميــگن :
دوست دارم امــا مــعــنـيشـو نـمـيدونـن
از آدمـايــي كــه مـيـخـوايـن مــال اونـا بـاشـي امــا خـودشـون مــال تـو نـيستـن
از اونـايي كـه زيـر بـارون برات ميميرن و وقـتـي آفـتـاب مـيشـه
همــه چـيز از يـادشــون مـيره........
+ تاريخ شنبه 24 / 11 / 1391برچسب:, | ساعت9:8 PM | نويسنده yasi joon
صــدایـت را مــی خـــواهم تــا مــوســیقی ســکوت لــحظه هــایــم بــاشــد نــگاهــت را مـی خـواهم تــا روشــنی چشــمهای خســته ام بــاشـد دوستت دارم.......
+ تاريخ سه شنبه 14 / 11 / 1391برچسب:, | ساعت11:51 PM | نويسنده yasi joon
وقتی دلت خسته شــد ،
+ تاريخ چهار شنبه 9 / 11 / 1391برچسب:, | ساعت9:26 PM | نويسنده yasi joon
یه متنی رو یه جا دیدم خیلی قشنگ بود.دلم نیومد نزارم تو وب. که با دیدنش رنگ رخسارت تغییر می کند و صدای قلبت آبرویت را به تاراج می برد مهم نیست که او مال تو باشد تا از صدای نفس هایش لذت ببری بارها حرف هایت را مرور کنی و باز نتونی بگی سخت است داشتن حرف های بی شمار و نگفتن + تاريخ چهار شنبه 9 / 11 / 1391برچسب:, | ساعت9:17 PM | نويسنده yasi joon
براش بنويس دوستت دارم آخه مي دوني آدما گاهي اوقات خيلي زود حرفاشونو از ياد مي برن ولي يه نوشته , به اين سادگيا پاک شدني نيست . گرچه پاره کردن يک کاغذ از شکستن يک قلب هم ساده تره ولي تو بنويس .. تو ... بنويس + تاريخ چهار شنبه 9 / 11 / 1391برچسب:, | ساعت7:7 PM | نويسنده yasi joon
دخترا این روزا اندکی با دوست پسراتون مدارا کنید این مارمولکا دنبال بهانن کات کنن شما صبور باشید شما کوتاه بیاین شما ندیده و نشنیده بگیرید بذارید ولنتان به خوبی و خوشی بگذره اونوقت چشماشونو در بیارید + تاريخ یک شنبه 6 / 11 / 1391برچسب:, | ساعت2:35 PM | نويسنده yasi joon
وقتي نيستي هر چي غصه است تو صدامه وقتي نيستي هر چي اشکه تو چشامه از وقتي رفتي دارم هر ثانيه از رفتنت ميسوزم کاشکي بودي و ميديدي که چي آوردي به روزم حالا عکست تنها يادگار از تو خاطراتت تنها باقي مونده از تو وقتي نيستي ياد تو هر نفس آتيش ميزنه به اين وجود کاش از اول نميدونستي من عاشق تو بودم + تاريخ یک شنبه 6 / 11 / 1391برچسب:, | ساعت12:12 AM | نويسنده yasi joon
می انتظار می کشم و باز انتظار می کشم؛ کار دیگری جز انتظار ندارم . انتظار برای آن چیزهایی که آرزوهایم را ساخته اند. انتظار برای روزهای بهتر ، انتظار برای پایان تیرگی ها، انتظار برای گفتن حرفهای نگفتهای که راه گلویم را سد کرده اند ، انتظار برای پایان یافتن خاموشی فریادهایم، انتظار برای شنیدن صدایی عاشقانه از میان تیرگی شب. + تاريخ سه شنبه 28 / 8 / 1391برچسب:, | ساعت1:40 AM | نويسنده yasi joon
وقتی بغضم شکسته شد و بغزهایم.......... غرق شد در اندوه و بی تابی فقط سکوت با من بود گاهگاهی که تنم خسته ار لحظه ها...... به سوی تلخ ترین مرداب زندگی کشیده می شود شبهایی که بالشتم..... خیس می شد از اشک شبانه و حسرت فقط سکوت با من بود دیری است....... که با درد خود هم آشیان شده ام وهنوز,........ سکوت با من است کاش به جای تو...... بر سکوت عاشق بودم + تاريخ چهار شنبه 22 / 8 / 1391برچسب:, | ساعت5:34 PM | نويسنده yasi joon
وقتی می فهمی که برای رسیدن به بارزش ترینها مجبوری که خودتو به بی ارزش ترین تبدیل کنی اونوقت می فهمی سرنوشت انسان این نیست سرنوشتی که ارزش انسان با اطرافیان مشخص میشه با لباس بی لباسی با نقاب تظاهر. جالب است وقتی انسان به مشکلی بر میخوره حتی ان اجسام با ارزش اطرافیان همان لبلس ها حتی انقاب تظاهر از او دست کشیده واو تنهای تنها می ماند. ان وقت او به یاد او می افتد وا او را می خواند توبه میکند واز او جوابی نمیاد وبعد از او گله میکنند ولی ازاو صدایی می رسدولی دل اوست کر شده وا اونمی تواند این صدای رسا بشنودکه ای بنده تو مستفل بودی وتو با میل خود به بیراهه رفتی در حالی که ما راه درست وغلط را بر تو نماینگر کردیم والن تو تقاص اشتباهات خودتو پس میدی
+ تاريخ سه شنبه 21 / 8 / 1391برچسب:, | ساعت8:30 PM | نويسنده yasi joon
خط من مشغول است ...پشت خط بود خدا ...اندكي حرف زديم ...درد دل ميكرديم ...
و فقط فهميدم ...پشت خط مي خنديد ...گفت اي بنده من ...تو مرا نشناسي ...
علت اينست كه هي مي بازي ...عالمي دست منست ...اما تو ...
دل به دنيا دادي من فراموش شدم در قلبت ...قلب خود را آرام ...از خدا بستاندي
و مرا بنده من ..خوب مي پيچاندي ...'گفتم اي آنكه به قول خودتان ..
كل عالم همه در دست شماست ...خط تان مشغول است ..چند ساليست كه من منتظرم ...
نه جوابي داديد ..نه كه پيغام مرا ... به شما مي دادند ...داخل خط شما .. پره پيغام منست...التماست كردم ...
پشت خط مانده دلم...ميشود با منه بيچاره تماسي گيري ...؟چه بگويم كه شما ...شاهيو بنده منم ...
از محبت هايت ...گرمو شرمنده منم ...بنده ام گوش بده ...اشتباهي شده است .
خط قبليه مرا ..واگذارش كردي ..دخترك يادت هست ...جايه من در قلبت ...
دخترك خانه گرفت ...من نبودم آنجا ...تو مرا رد كردي ... اما من ...پشت خط منتظرم...
تا يك روز...باز تو برگردي ... + تاريخ پنج شنبه 20 / 7 / 1391برچسب:, | ساعت3:6 PM | نويسنده yasi joon
در میان گریه هایم + تاريخ پنج شنبه 20 / 7 / 1391برچسب:, | ساعت2:44 PM | نويسنده yasi joon
وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم وقتی او تمام کرد من شروع کردم وقتی او تمام شد من آغاز شدم و چه سخت است تنها متولد شدن مثل تنها زندگی کردن است مثل تنها مردن ! + تاريخ دو شنبه 1 / 7 / 1391برچسب:, | ساعت9:36 PM | نويسنده yasi joon
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم ؛ الفبای زندگی را .. میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند . دلم میخواهد اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان هر چه میخواهید بکشید این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو ! + تاريخ شنبه 24 / 5 / 1391برچسب:, | ساعت3:26 PM | نويسنده yasi joon
خیلی سخت است وقتی همه کنارت باشند و باز احساس تنهایی کنی. وقتی عاشق باشی و هیچ کس از دل عاشقت باخبر نباشد . وقتی لبخند می زنی و توی دل گریانی . وقتی تو خبر داری و هیچ کس نمی داند . وقتی به زبان دیگران حرف می زنی ولی کسی نمی فهمد . وقتی فریاد می زنی و کسی صدایت را نمی شنود . وقتی تمام درها به رویت بسته است... آن گاه دستهایت را به سوی آسمان بلند می کنی و از اعماق قلب تنها و عاشق و گریانت بانگ برمی آوری که: « ای خدای بزرگ دوستت دارم!» و حس می کنی که دیگر تنها نخواهی ماند. + تاريخ شنبه 16 / 5 / 1391برچسب:, | ساعت11:24 PM | نويسنده yasi joon
وقتي از كسي كه دوستش داري ؛ هيچ خبري نيست ، نگرانش نباش ! چون همه چي آروم و روبراهه .... حالشم خوبه ! واسه همين فراموشت كرده . + تاريخ شنبه 3 / 5 / 1391برچسب:, | ساعت6:35 PM | نويسنده yasi joon
چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید: + تاريخ شنبه 3 / 5 / 1391برچسب:, | ساعت6:6 PM | نويسنده yasi joon
|
| |